- منتشر شده در
سفر 30 روزه من به روسیه در تیرماه 96
در این لحظه قیمت دلار 3794 تومان است
- ویزای یک ماهه روسیه 420 هزارتومن
- هزینه پروازم که با هواپیمایی AeroFlot روسیه بود 1 میلیون تومان
- غذا برای 15 روز سفر معادل 60 هزارتومن حمل میکردم
- پول نقد هم با خودم 300 دلار بردم
یک روز خیلی اتفاقی تصمیم گرفتم برای سفر به روسیه اقدام کنم البته دوتا دلیل اصلی هم داشت.اولیش خوندن کتاب های داستایوفسکی بود که به شدت تصویر سازی میکرد خیابون های مسکو و سن پترزبورگ رو و دومین دلیل شاید اعتبار دادن به پاسپورتم قبل گرفتن ویزای شنگن بود (از کسی شنیده بودم که ویزای روسیه پوینت مثبتی تو گرفتن شنگن داره ولی بعدا فهمیدم خیلی هم نداره) دقیقا وسط های امتحانات ترم داشتم شرایط سفر رو مهیا میکردم و از نظر زمانی سفرم رو باید طوری برنامه ریزی میکردم که بعد از امتحانام برم و قبل از شروع ترم برگردم,چند روزی هم که کارای نظام وظیفه طول میکشه به کنار.
قبل از سفر خیلی دنبال میزبان میگشتم ولی باید بگم که هیچکس رو پیدا نکردم تا اینکه توی فیسبوک یک درخواست گذاشتم و یکی از دوستای فیسبوکم که قبلا هم ایران اومده بود من رو دعوت کرد به خونش در مسکو.انگلیسی خیلی مسلط حرف میزنه و تونستیم با هماهنگی ها برنامه هفته اول به مسکو رو با هم برنامه ریزی کنیم,عکس پایین لحظه ایه که برای اولین بار الکساندر رو در فرودگاه ملاقات میکنم.آقای پر احتیاط همیشه نگران گم شدن من توی روسیه بود و با نوشتن اسمم توی فرودگاهی به اون خلوتی زیاد منو غافلگیر نکرد.
الکساندر ایران و فرهنگش رو خیلی دوست داره و بین کتابهای زیادی که داشت "سعدی" رو جوری متمایز با بقیه گذاشته بود.جالبه بدونید که الفبای فارسی رو هم حفظ بود و سعی کرد که از روی الفبای فارسی شروع به یاد دادن الفبای روسی کنه که خیلی موفق نبود.عکس پایین محل استراحت منه که توی آشپزخونه الکساندره ,به طور کلی خونش خیلی شلوغ و کوچیک بود میتونم بگم کوچیکترین خونه ای که تابحال اقامت کرده بودم ولی باز هم این برای من حس ماجراجویی به همراه داشت.
برای کسایی که همیشه میگن دوست داریم باهات سفر کنیم و من باید ازشون بپرسم آیا تحمل شرایط اینچنینی در سفر رو داری و میتونی روی یه تخت فنری توی کوچیکترین آشپزخونه دنیا بخوابی؟ یادمه نصف شب توی همین آشپزخونه لوله بالای سرم ترکید و من مجبور شدم تا صبح توی خیاباون بخوابم، در عکس پایین میتونید ببینید که سفر با کوله پشتی چه شکلیه
بعد از یکم استراحت راهی شدم به سمت مرکز شهر, برای کسایی که میخوان به روسیه سفر کنن باید بگم مترو یکی از چالش های بزرگ سفرشونه چون جدای بزرگی و لاین های مختلف خیلی کم از کلمات انگلیسی استفاده کردن ولی خب زیباترین متروی جهان رو داره و میتونم بگم هر ایستگاه ماجراهای خودش رو داره و طبیعتا ایستگاه داستایوفسکی برای من محبوب ترینشون بود.عکس پایین نقشه راهنمای مترو مسکو هست.
لحظه ای که برای اولین بار به میدان سرخ وارد شدم هیچوقت از خاطرم نمیره.پله های مترو رو بالا میومدم و تو یه روز بارونی نگاهم به یک عمارت بزرگ قرمز رنگ افتاد.باید بگم سفر به روسیه اونم تنها بدون برنامه ریزی یا رزرو جا کار دشوار و یا حتی غیر ممکنه,روس ها همونطور که خیلی ها شنیدین آدم های سرد و غیر صمیمی ای هستن ولی نه همه! روز اول سفرم کریستینا دوست روسی من به پیشنهاد خودش مکان های پرجاذبه اطراف کرملین رو نشونم داد.
لحظه ای که اطراف کرملین گذراندم متوجه یک ایرانی شدم به اسم آرش که اونم تنها با تور اومده بود و قصد داشت سه روز در مسکو بمونه و دو روز هم سن پترزبورگ.بعد از یک گپ و گفت از اینکه من با این شرایط چطور به سفر روسیه اومدم تعجب کرده بود و مدام از من سوال میپرسید البته هنوز هم باهم در ارتباطیم ولی دیدار ما به همان چند ساعت در مسکو ختم شد.
روز دوم، پارک تزاریتینو
تزاریتینو یک موزه کاخ و پارک حفاظت شده در جنوب مسکو است. در سال 1776 به دستور کاترین کبیر تأسیس شد. این کاخ نام خود را به منطقه اطراف و ایستگاه مترو در نزدیکی آن قرض داده است. این ملک از اواخر قرن شانزدهم، زمانی که متعلق به تزاریتسا ایرینا، خواهر تزار بوریس گودونوف بود، شناخته شده است. در سال 1775، املاک از سرگئی دیمیتریویچ کانتهمیر توسط ملکه کاترین کبیر خریداری شد، که اتفاقاً در حال عبور از منطقه بود و عاشق زیبایی های زیبای زمین شد.
جالبه بدونید اساس طرح معماری باژنوف توسط دو بال مساوی، مربع در پلان، برای آپارتمان های کاترین دوم (جناح راست) و ولیعهد پل (جناح چپ) تشکیل شده است. هر دو بال توسط یک بخش میانی به هم متصل می شوند که از بیرون مانند عنصر اصلی ساختمان - تاریخی و باشکوه به نظر می رسد.
این دو معماران برجسته روسی بودند، باژنوف اولین معمار روسی بود که پس از سنت قرن هفدهم که توسط پیتر اول روسیه قطع شد، یک زبان معماری ملی ایجاد کرد.
جدای کاخ تزاریتینو که سرشار از هنر و معماری هست در اطراف این کاخ، پارک بسیار زیبایی بنا شده همچنین فواره موزیکال که به عنوان فواره رقص نیز شناخته می شود در این پارک قرار دارد
ویدیو روز اول در مسکو
روز سوم، آرامگاه نوودویچی
در روز دوم تصمیم گرفتم به آرامگاه نوودویچی برم، مجموعه آرامگاهی نوودویچی (ناوادِویچی) با هفت و نیم هکتار مساحت، منزل ابدی مشهورترین شخصیتهای هنری، سیاسی، ادبی و علمی روسیه محسوب میشود که امروزه به صورت یک موزه زیبا درآمده و جزو جاذبههای شهر مسکو به شمار میرود.
صومعه نووودویچی در قسمت جنوب غرب رودخانه مسکو قرار داره که اگه از دور نگاه کنید 16 گنبد طلایی داخل قبرستان میبینید. این قبرستان در سال 1524 به دستور پرنس واسیلی ساخته شد.این قبرستان یکی از معتبرترین مسکو بعد از دیوار کرملین هست که توی اون قبرستان افراد سرشناس دفن شدن.
نکته جالبی که توجه من رو جلب کرد وجود مجسمه متوفیان سر مزارشان بود.
قدم گذاشتن توی قبرستان به این بزرگی در مسکو برای پیدا کردن انسان هایی که کاری ازشون خونده بودم بطور مثال آنتوان چخوف حس عجیبی بود.برای کسانی که با این فرد آشنا نیستن باید بگم چخوف داستان نویس و نمایش نامهنویس برجستهٔ روسیه است که یکی از اثر اون به اسم "ﺷﺮط ﺑﻨﺪي" برای من ارزش زیادی داره.
بعضی از افراد مشهور که در این قبرستان دفن شده اند متعلق به کشورهای دیگری هستند که از جمله آنها ناظم حکمت شاعر ترک زبان و ابولقاسم لاهوتی کرمانشاهی شاعر و فعال سیاسی ایران در زمان مشروطیت است.
این پست ادامه دارد ...
بارگذاری دیدگاه ها